کمی متفاوت ... / اپیدمی
بسم الله
پدرشون به رحمت خدا رفته بودن ...
دیگه فکر می کردند دنیا به آخر رسیده ...
بعد از دفن همونطور تو حال ِ خرابشون بودن که
با یه صدا و یه دستی که اومد رو شونه حالشون بهتر شد و مسئلشون هم حل شد !
برادرشون بودن
صدا کردن : بیا بریم !
همین که سرشونو برگردوندن دیدن اینطرف حد اقل دویست تا بابا خوابیده !
یه ذره فکر :
اصلا یه اپیدمیه ! همه میمیرن !!!
ـــــ
استفاده با ذکر منبع
کلمات کلیدی :